ادیــان

نقـدهایی بر ادیان بـاطـل

ادیــان

نقـدهایی بر ادیان بـاطـل

آموزش مجازی معارف قرآن و اعتقادات

آیا دین ما تابع دین پدر و مادرمان است؟

يكشنبه, ۱ بهمن ۱۳۹۱، ۰۷:۵۲ ق.ظ

این سؤال یکی از سؤالات تقریباً رایج جامعه است که:

ما، چون دارای پدر و مادر مسلمان بوده‌ایم، مسلمان شده‌ایم. مشخص است که چنین دین و دین‌داری‌ای به درد نمی‌خورد!


قبل از پاسخ به آن، به نظر من باید به دو نکته مهم توجه شود:

1ـ باید دقت کنیم که «حق بودن» یک دین یک مسأله است و «راه رسیدن به آن حق» مسأله دیگری است.

مثلا فرض کنید روزی در خیابان در حال راه رفتن هستید ناگهان از آسمان در دامان مشا یک شمش طلا می‌افتد، کاملاً تصادفی.

آیا می‌توان گفت که چون شما برای این به دست آوردن این شمش کاری انجام نداده‌اید و از آسمان آمده بنابراین خود شمش هم بی‌ارزش است؟! قطعاً اینگونه نیست.

در مورد اسلام هم همین مطلب صادق است. اینکه [بر فرض] چون ما در میان مسلمانان متولد شده‌ایم پس مسلمان شده‌ایم اشکالی به حقانیت اسلام وارد نمی‌کند بلکه «روش مسلمان شدن ما» یک مطلب است و حقانیت دین اسلام و در نتیجه «بر حق بودن ما» مطلب دیگری.

2ـ هیچ کدام از ادیان ادعا نکرده‌اند که آخرین دین می‌باشند بلکه در ادیان آسمانی همواره بشارت به پیامبر بعدی وجود داشته است به جز اسلام. لذا پیروان سایر ادیان وظیفه دارند که به دنبال دین جدید بروند یا حداقل از در مورد ادیان بعد از دین خود که نام آن به گوششان رسیده تحقیق کنند در حالی که یک مسلمان از آنجا که دینش تصریح کرده که اسلام آخرین دین الهی است، وظیفه‌ای برای تحقیق ندارد. بنابراین تفاوتی وجود دارد بین ما که پدر و مادرمان مسلمان است و کسانی که در خانواده مسلمان به دنیا نیامده‌اند. بر طبق اسلام، ما نیازی به تحقیق بر مورد حقانیت سایر ادیان نداریم. اما پیروان سایر ادیان اعم از مسیحیت و یهودیت و... می‌بایست تحقیق بکنند.

 

اما جواب اصلی

فرض کنیم که اسلام حق است و مسیحیت باطل [که قطعاً هم اینگونه است.]

به عبارت دیگر فرض کنیم خداوند متعال اسلام را دین خود قرار داده است و پیروان سایر ادیان را مجازات می‌کند. اگر شبهه را قبول کنیم، یعنی قبول کنیم که دین ما از طرف پدر و مادر ماست و ما نقشی در آن نداشته‌ایم یعنی معتقد شده‌ایم کسانی که از جانب خداوند در جهان آخریت تکریم می‌شوند به صورت تصادفی انتخاب شده‌اند.

[هر کسی هر جا به دنیا بیاید، پیرو دین رایج همان منطقه می شود، واضح است این یعنی انتخاب تصادفی]

به نظر شما آیا این سخن با حکمت خداوند سازگار است؟!

قطعاً کسی که اندک معرفتی نسبت به خالق حکیم خود داشته باشد، وجدان می‌کند که تولد هر کس در مناطق مختلف کره زمین بر اساس حکمتی بوده است که بدون تردید اختیار آن شخص در آن حکمت موثر بوده است.

اما چگونه چنین چیزی ممکن است؟

بر طبق تعالیم دین اسلام، همه مردم روی کره‌ی زمین قبل از این عالم در عالم یا حتی عوالم دیگری بوده‌اند و اعمال و رفتارشان در آن عوالم، در احوالاتشان در این عالم تأثیر گذاشته است.

 در روایات ما به این عالم یا عوالم، عالم ذرّ گفته شده است.

نتیجه اینکه اعمال ما در عالم ذرّ (که همچون دنیا، عالم تکلیف و امتحان بوده است) در ابعاد مختلف زندگی ما در این دنیا که حتی ممکن است شامل مکان زندگی ما هم بشود، مؤثر بوده است.

در آینده بیشتر در این مورد صحبت می‌کنم.


  • علیرضا بنی اسدی
  • پیامبر اکرم (صلّی الله علیه وآله) می فرمایند : خداوند از چند چیز کوتاه نمی آید . که یکی از آنها حق والدین است .
          
       
    اصلا قانع کننده نبود

    تشبیه دین به شمش طلا هم یک تشبیه عوامانست، نه منطقی
    راه رسیدن به دین هم، جزئی از دینه، نه جدای از دین

    یه شمش طلا، هیچ وقت نمیتونه بیان کنه منو از راه حلال بدست بیارین یا با راه حرام! اما دین میتونه بگه منو از راه عقل پیدا کنین، یا از راه عرفان و شهود یا از راه والدین و ...
    پاسخ:
    سلام
    ممنون از نظرتون
    چون فرمودین منطقی نیست باید عرض کنم که:
    1ـ این مثال اتفاقا کاملا هم منطقی هست. منتهی به منطقش دقت نکردین. من نشون دادم که اصل طلاست نه راه رسیدن به طلا.
    در مورد دین هم کاملاً همین طور هست. هیچ گاه و در هیچ کجای دین از ما نخواسته اند که با استدلال دین دار بشویم.
    به عبارت علمی تر، مهم یقین است نه راه یقین. اساساً اگر معتقد شویم که دین باید بر اساس استدلال باشد، به نظر من اکثر مردم جهان بی دین هستند. در حالی که سیره پیامبر اکرم اینگونه نبود. چه بسیار که ایشان تنها یک آیه از قرآن بر کسی میخواندند و او ایمان می آورد
    برای کسب اطلاعات بیشتر حتماً بحث ارتباط ایمان و استدلال رو پیگیری کنین.
    متفکرین غربی هم مفصل بر این قضیه کار کردن، بحث های پلانتینگا رو به شما پیشنهاد می کنم

    2ـ نکته دوم هم اینه که دین هیچ گاه نمی تونه بگه من رو از چه راهی به دست بیارین. این سخن شما کاملاً غیر منطقی هست. اساسا راه دین مقدم بر خود دین هست. منی که هنوز دین ندارم و به دنبال راه دین دار شدن هستم چگونه از خود دین استفاده کنم.
    بنابراین دین نمی تونه بگه منو از چه راهی پیدا کنین، چون قبل از پیدا کردنش برای ما دینی وجود نداره و بعد از پیدا کردنش هم خب پیدا شده دیگه!

    اساس دین داری یقین هست، و یقین هم دلیل بردار نیست.
    خداوند انشاء الله همه ما رو عاقبت به خیر کنه
    با اهدای سلام

    بنده منطق شما رو متوجه شدم، ولی عرض کردم، راه بدست آوردن طلا، به ارزش خوده طلا مربوط نمیشه، ولی راه بدست آوردن دین، به خود اون دین مربوط میشه، به همین دلیل چنین مقایسه ای  بین شمش طلا و دین صحیح نیست.

    منظور بنده از این موضوع، در مورد کسانی هست که از بدو تولد، به واسطه ی مسلمون بودنه والدین و خانوادشون، مسلمون هستن.
    چنین افرادی در عین اینکه مسلمونن، ولی به گفته ی دینشون (اسلام) باید اصول دین رو خودشون بهش برسن و تقلید نکنن.
    پس خود دین هم امر به تحقیق و یقین کرده
    پاسخ:
    سلام
    ممنون که دوباره سر زدین و نظرتون رو بیان کردین

    بین این سه نفر باید فرق بذاریم:

    1ـ یک نفر که در یک خانواده مسلمون به دنیا اومده و بزرگ شده، الآن که ازش بپرسن آیا خدا هست، ایننجوری جواب بده: نمی دونم ولی بابا و مامانم می گن هست.
    این یعنی تقلید. چنین کسی ازش قبول نمی کنن

    2ـ همون نفر ولی وقتی ازش می پرسن میگه: بله خدا هست. وقتی ازش دلیل می خوایم، میگه دلیلی ندارم ولی می دونم خدا هست (یقین دارم)

    3ـ همون نفر که علاوه بر اینکه جوابش بله هست، دلیل هم داره (حالا بماند که اصلاً معنای دلیل داره یعنی چی، در آینده حتماً در این مورد صحبت می کنم.)

    موضوع صحبت ما سر نفر دوم هست.
    من معتقدم قریب به اتفاق مردم، یعنی 99.99% مردم در دسته دوم قرار دارن.
    این افراد دلیلی برای مجاب کردن یک فیلسوف ندارن اما یقین دارن که خدا هست
    حرف من سر اون دسته است. یعنی کسایی که می دونن خدا هست یعنی یقین دارن. در این صورت مهم نیست از چه راهی به این یقین رسیدن.

    عرض سلام

    ولی به نظر من اصلا گروه دومی وجود نداره، به نظر من فقط همون گروه اول و سومی که فرمودین وجود داره.

    همونطور که وقتی پیغمبر به بت پرستا هم گفت چرا بت میپرستین، گفتن چون اجدادمون اینکار رو میکردن!


    کلا کسی که بدون دلیل (دلیل منطقی یا شهودی و عرفانی و یا هر دلیلی که حداقل برای خود اون شخص قانع کننده باشه) به چیزی یقین داشته باشه، از نظر من یه احمقه و من بهش میگم متعصب.

    کسی که نتونه موجود خداوند متعال رو حتی برای خودش هم با منطق مورد قبول خودش اثبات کنه یه متعصب بیشتر نیست و خطرش برای اسلام، به مراتب خیلی بیشتر از یه کافره.

    چون با ایجاد چندتا شبهه به ظاهر بزرگ براش، از دین برمیگرده و حتی معاند با دین میشه.
    اگه یه نگاهی به جوون های دورو برمون که دارن از دین اسلام دور میشن و به دین های دیگه و عرفان های نوظهور در میان، این گفته ی بنده براتون مسجل میشه.

    پاسخ:
    سلام
    به هر حال این نظر شماست
    تعالیم اهل بیت علیهم السلام به ما یاد دادن که دین اسلام و خداشناسی فطری هست
    تا جایی که اگر پدر و مادر و اطرافیان کسی موجبات انحراف رو برای فرد به وجود نیاورن، اون فرد موحد از دنیا میره
    اساساً فلسفه وجود عالم ذرّ هم همین بوده 

    مجددا عرض می کنم یقین اصلاً دلیل بردار نیست (می تونید برای مطالعه بیشتر به کتاب رسائل شیخ اعظم، شیخ مرتضی انصاری مراجعه کنین در همون اوائل بحث یقین رو مطرح کردن.)
    سلام
    ممنون از مطالب خوبی که میگذارید. درباره مطلب اخیرتون:
    به نظرم خیلی درون دینی به مساله پرداختید. شیوه مطرح کردن و پاسخ گویی تون به شبهه ها برای یه غیر مسلمان قانع کننده نیست
    پاسخ:
    سلام
    متشکرم
    بیشتر هدف من این بود که بگم شبهه ای که وارد شده از اساس غلطه

    اگر کسی از راه تحقیق بخواهد دینش را انتخاب کند همه عمرشم تلاش کنه باز وقت کم میاره  تنها در کشور هند حدود هزار دین وجود داره و دسترسی به بسیاری از انها تنها با مراجعه حضوری امکان پذیره .
    برزویه پزشک دوران ساسانی میگوید من نتوانستم بین ادیان مختلف بهترین دین را انتخاب کنم پس تصمیم گرفتم برترینهای هر دینی را که مطابق اصول اخلاقی بود را در عمل پیاده کنم .
    به نظر من اینکه چه دینی داشته باشیم مهم نیست مهم اینست که انسان باشیم در جهانی که افرادی مانند صدام حسین و اسامه بن لادن  ظلایه داران دینند و هزاران انسان بیگناه را به خاطر اعتقادشان میکشند بهتر است ملاک انسانیت را مقدم بر دینداری بدانیم.
    پاسخ:
    قطعا افرادی همچون صدام و یا بن لادن طلایه داران دین و دین داری نیستند
    این را همه می دانند

    اگر به وجود خالق معتقد باشیم، اتفاقا بسیار مهم است که چه دینی داشته باشیم
    از این جهت بسیار مهم است که باید روزی در پیشگاه آن خالق، پاسخگو باشیم

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی