آیا دین ما تابع دین پدر و مادرمان است؟
این سؤال یکی از سؤالات تقریباً رایج جامعه است که:
ما، چون دارای پدر و مادر مسلمان بودهایم، مسلمان شدهایم. مشخص است که چنین دین و دینداریای به درد نمیخورد!
قبل از پاسخ به آن، به نظر من باید به دو نکته مهم توجه شود:
1ـ باید دقت کنیم که «حق بودن» یک دین یک مسأله است و «راه رسیدن به آن حق» مسأله دیگری است.
مثلا فرض کنید روزی در خیابان در حال راه رفتن هستید ناگهان از آسمان در دامان مشا یک شمش طلا میافتد، کاملاً تصادفی.
آیا میتوان گفت که چون شما برای این به دست آوردن این شمش کاری انجام ندادهاید و از آسمان آمده بنابراین خود شمش هم بیارزش است؟! قطعاً اینگونه نیست.
در مورد اسلام هم همین مطلب صادق است. اینکه [بر فرض] چون ما در میان مسلمانان متولد شدهایم پس مسلمان شدهایم اشکالی به حقانیت اسلام وارد نمیکند بلکه «روش مسلمان شدن ما» یک مطلب است و حقانیت دین اسلام و در نتیجه «بر حق بودن ما» مطلب دیگری.
2ـ هیچ کدام از ادیان ادعا نکردهاند که آخرین دین میباشند بلکه در ادیان آسمانی همواره بشارت به پیامبر بعدی وجود داشته است به جز اسلام. لذا پیروان سایر ادیان وظیفه دارند که به دنبال دین جدید بروند یا حداقل از در مورد ادیان بعد از دین خود که نام آن به گوششان رسیده تحقیق کنند در حالی که یک مسلمان از آنجا که دینش تصریح کرده که اسلام آخرین دین الهی است، وظیفهای برای تحقیق ندارد. بنابراین تفاوتی وجود دارد بین ما که پدر و مادرمان مسلمان است و کسانی که در خانواده مسلمان به دنیا نیامدهاند. بر طبق اسلام، ما نیازی به تحقیق بر مورد حقانیت سایر ادیان نداریم. اما پیروان سایر ادیان اعم از مسیحیت و یهودیت و... میبایست تحقیق بکنند.
اما جواب اصلی
فرض کنیم که اسلام حق است و مسیحیت باطل [که قطعاً هم اینگونه است.]
به عبارت دیگر فرض کنیم خداوند متعال اسلام را دین خود قرار داده است و پیروان سایر ادیان را مجازات میکند. اگر شبهه را قبول کنیم، یعنی قبول کنیم که دین ما از طرف پدر و مادر ماست و ما نقشی در آن نداشتهایم یعنی معتقد شدهایم کسانی که از جانب خداوند در جهان آخریت تکریم میشوند به صورت تصادفی انتخاب شدهاند.
[هر کسی هر جا به دنیا بیاید، پیرو دین رایج همان منطقه می شود، واضح است این یعنی انتخاب تصادفی]
به نظر شما آیا این سخن با حکمت خداوند سازگار است؟!
قطعاً کسی که اندک معرفتی نسبت به خالق حکیم خود داشته باشد، وجدان میکند که تولد هر کس در مناطق مختلف کره زمین بر اساس حکمتی بوده است که بدون تردید اختیار آن شخص در آن حکمت موثر بوده است.
اما چگونه چنین چیزی ممکن است؟
بر طبق تعالیم دین اسلام، همه مردم روی کرهی زمین قبل از این عالم در عالم یا حتی عوالم دیگری بودهاند و اعمال و رفتارشان در آن عوالم، در احوالاتشان در این عالم تأثیر گذاشته است.
در روایات ما به این عالم یا عوالم، عالم ذرّ گفته شده است.
نتیجه اینکه اعمال ما در عالم ذرّ (که همچون دنیا، عالم تکلیف و امتحان بوده است) در ابعاد مختلف زندگی ما در این دنیا که حتی ممکن است شامل مکان زندگی ما هم بشود، مؤثر بوده است.
در آینده بیشتر در این مورد صحبت میکنم.